دین هس، که وارد وزارتخانه شد و برای بمباران یک یتیمخانه ی آلمانی، تصمیم گرفت که او در موعظه شکست بخورد. او برای آموزش خلبانان در اوایل جنگ کره ای، او را وادار به یتیمان کره ای می کند که از زباله های هوایی استفاده می کنند. او با یک معلم زیبا کره ای، برای آنها و دیگران یک یتیم خانه را تاسیس می کند. اما او می یابد که برای محافظت از اتهامات او باید کشتن کند.