مردی که خود را پروفسور قلمداد میکند مدعی است دارویی اختراع کرده که جوانی را مجدداٌ به کهنسالان بازمیگرداند.او پیرمردی را انتخاب و داروی خود را روی او آزمایش میکند.در همین زمان کودکی را برای مراقبت به او میسپارند اما پروفسور که تمرکز حواسش را از دست داده گمان میکند زیاده روی در استعمال دارو پیرمرد را به صورت نوزاد درآورده است.واکنش وی در مقابل این حادثه سرانجام او را به تیمارستان میکشاند.