افسران پلیس در دو شبانه روز دو قاچاقچی را دنبال می کنند، زمانی که آنها با گروهی از مردان و زنان جوان روبرو می شوند که شعارهایی علیه رژیم شاه در یک دیوار نوشته اند. آنها موفق به فرار و مخفی کردن در مکان امن می شوند. آنها با قاچاقچیان صحبت می کنند و بر آنها تاثیر می گذارند. دو قاچاقچی به رهبری یک روحانیون گروهی از رزمندگان پیوستند و سرپرستی امنیتی در بوشهر را کشتند. یکی از اعضای گروه توسط افسران دستگیر شده است و آنها را به صورت مخفیانه تحت شکنجه شدید قرار می دهد. گروهی که در حال حاضر آسیب پذیر هستند، سعی می کنند رهبر خود را در خارج از طریق راه آب ارسال کنند.