در گیرودار جنگ جهانی دوم، هزاران لهستانی آواره به ایران آورده میشوند. یک فیلمساز بر اساس سرنوشت این آوارگان فیلمی مستند میسازد که قسمتهایی از آن در تلویزیون نمایش داده میشود. مرد جوانی پس از دیدن فیلم، به تصور اینکه کارگردان میتواند به سوالاتی که مدتها در ذهنش بیجواب مانده، پاسخ بدهد به او مراجعه میکند. در این میان بین کارگردان و مرد جوان دوستی عمیقی شکل میگیرد. مرد جوان در جستجوی واقعیت است و کارگردان سعی میکند واقعیت را برای او تشریح نماید. در واقع مرد جوان یار را در خانه دارد ولی به دنبال آن گرد جهان میگردد.