به زودی پس از مرگ پدرش، آریل تازه وارد کالج می آموزد مادرش، دانا، آدم، یک مرد به ظاهر به معنی و جذاب را در یک گروه حمایت از غم و اندوه ملاقات کرده است. او ادعا می کند که یک پرستار است، اما بیشتر او در اطراف بیمار دونوع و حتی بیشتر از دیگران آویزان می شود، حتی از آریل. هنگامی که دانا به طور ناگهانی از بین می رود، آریل برای کشف حقیقت وحشتناک گذشته آدم قبل از اینکه دیر شود.