مادری که در یکی از شهرهای جنوبی زندگی میکند. تمام زندگی و اموالش را میفروشد تا نزد پسر و عروسش در تهران رفته و با پولی که از فروش اموالش بدست آورده بدهی فرزندش را بدهد . او به تهران میآید. پس از مدتی زندگی در تهران بر اثر بیاحترامی عروسش، احساس دلتنگی میکند و به زادگاهش بازمیگردد