«احمد» دانشآموز دوتار نواز به علت سختگیری معلم و برخورد تندش سر به کوه و جنگل میگذارد. «نرگس»، خواهرش، دوتار شکستهی «احمد» را برمیدارد و به دنبال او میرود. آنها در جنگل گم میشوند. «نرگس» از ترس بیمار میشود. معلم همراه دو نفر دیگر به جستجوی آنها برمیآیند و در جنگل با حملهی یک خرس مواجه میشوند. «اسفندیار» برادر بزرگتر «احمد» و «نرگس» که علیه معلم تحریک شده و فکر میکند خواهر و برادرش در جنگل کشته شدهاند، به قصد انتقام از معلم نقشهی خطرناکی میکشد...