سال 1290_ "حیدر" و "بهاره" یکدیگر را دوست دارند و قرار است باهم ازدواج کنند. ولی "مسلم" که او نیز شیفته بهاره است_ با گذاردن یک اسلحه قاچاق در محل کار حیدر مانع ازدواجشان شده چرا که ژاندامها نیز حیدر را دستگیر و زندانی میکنند. مسلم سعی میکند در غیاب حیدر به بهاره نزدیک شود و چون توفیقی پیدا نمیکند، در یک لحظه بحرانی، خشم زده بهاره را به قتل میرساند. حیدر پس از آزادی و آگاهی از ماوقع، برای انتقامجویی خواهر مسلم را میرباید و در تعقیب و گریزها، خواهر مسلم علاقمند حیدر میگردد و بالاخره با او ازدواج میکند. مسلم در تعقیب آنها سرانجام با حیدر روبرو میشود و درگیر نزاعی سخت میشوند، و پایان نزاع مسلم به قتل میرسد و این زمانیست که نوزاد حیدر و همسرش بدنیا میآید.