"مهدی مشکی" عاشق دختری فرنگی میشود و دختر نیز متقابلاٌ او را دوست میدارد. اما برای ازدواج آنها مشکلی وجود دارد. مهدی مشکی مطابق وصیت پدرش باید ابتدا خوهارانش را شوهر دهد و سپس خود ازدواج کند. او با خواستگارانی که خواهرانش دارند، این مشکل را به زودی رفع کرده و با محبوبش ازدواج میکند.