مایکل و جنا، سه سال است که یک زن و شوهر هستند، می خواهند ازدواج کنند و یک خانواده را شروع کنند. این برنامه ها به نظر می رسد که در راه خود را هنگامی که جنا اعلام کرد که او حامله است. اما مایکل نگران است که زندگی او و جوانان او برای به دست آوردن خوب است. در یک عروسی یک دوست، او با یک کالج آزاد آزاد، کیم، که چشمان خود را باز می کند و او را در مسیر خطرناک دور از جنا می گیرد، ملاقات می کند. در همین حال، هیچ یک از روابط افراد مایکل و جنا در اطراف شاد و پایدار نیستند. دوست مایکل، ایزیز، نمی خواهد از دوران کودکی اش، Arianna را ترک کند؛ کنی یک گلدان خوش تیپ است که از تعهد به آخرین تهاجم وی به دانیل می ترسد؛ و کریس یک همکار است که توسط همسر روان رنجور و همدردی او بر سر فرزندان نوزادشان سلطه دارد. حتی پدر و مادر جنا، استفان و آنا، مشکلات زیادی در ازدواج طولانی مدت خود دارند.