داستان پسری ب اسم ایمان که دانشجوی هوا فضا در خارج از کشور است با شنیدن خبر تصادف خواهرش و حال نامساعد او وارد ایران میشود و در همین حین با دوست خواهرش مونا و برادر او که مهرداد نام دارد و در زمان نبودن وی برای خانوادهاش زحمت فراوان کشیدهاند آشنا میشود. بعد از چندی رابطه آنها با هم صمیمیتر میشود و با پیشنهاد مهرداد ایمان به ایران بازمیگردد و در سازمان هوا و فضای کشور مشغول کار میشود و تصمیم ازدواج با مونا را میگیرد اما به طور تصادفی متوجه میشود که مونا و مهرداد خواهر و برادر نیستند...!