رضا اخوان به اتهام وارد کردن داروهای تقلبی به زندان میافتد یک ضامن ناشناس به او کمک میکند که به مدت هفت روز بی گناهی خود را ثابت کند، او به همراه دو دوستش شهرام و فرهاد در کار واردات دارو بودند و او به عنوان پزشک مسیولیت وارد کردن دارو را به عهده داشت. به مشهد میرود و به امام رضا (ع) متوسل میشود پس از مدت هفت روز به زندان برمیگردد و فردای آن روز مدارکی به دست رییس زندان میرسد که برای اثبات بیگناهی رضا کافی است ولی کسی نمیدانست که از کجا آمده است.