فابیو اداره انزو vengono licenziati dal lavoro. چی بخور فابیو آواوا ساپوتا دال فراتلو در خودرویی که در آن قرار دارد، میلان و پتوا را در اختیار میلو قرار می دهد. من به دلیل decidono di fare il grande passo e si spostano a al nord. سازماندهی و سازماندهی به علت غیرعملی بودن و راحتی و پیانو، پیانو پیانو، la banda si allarga؛ prima con la bella Deborah e poi con tutti gli altri. من این را بدانید که من این را درک می کنم و به آن اعتقاد ندارم.