دانته و دختر او، میکی، عملیات دارویی بسیار سودآور را در یک شهر ساحلی انجام می دهند که توسط تعدادی از نوجوانان به فروش می رسند که در محل های دیسکو در اطراف شهر فروش می شود و همچنین توسط لوکاس، پلیس فاسد که در آن شرکت می کند، کمک می کند. سقوط آنها زمانی اتفاق می افتد که آنها یکی از پسران Pep را متذکر شوند که آنها را از بین ببرد و مرگ اتفاقی او باعث ناپدید شدن نوجوانان می شود که متهم به دانته هستند. همه اینها برای بازگشت گابریل، یک بار همکار دانته، که تازه از زندان آزاد شده است، کاملا مناسب است و تقریبا فرشته ای و اطمینان دارد که می تواند زندگی افراد را ثابت کند.