ده سال پیش، جیک هاپر یک عامل سیا بود که در تایلند مستقر بود. سپس یک روز، چیزها جوش خوردند، و شریک زندگی او، سنتی به سختی با زندگی اش فرار کرد ... پس از کشته شدن یک خانم به طور تصادفی. جیک آن را ترک کرد و هنگامی که همسرش مرد، به ایالات متحده بازگشت، و سنتی، راهب بودایی بود که برای گناهانش گناهان را به دست آورد. در ده سال گذشته، جیک موفق به انجام یک کسب و کار امنیتی خصوصی موفق شده است، و جسیکا دختر خود را، که در حال حاضر بالغ است، بالا برده است. در حالی که پیاده روی در تایلند، جسیکا و دوستش سارا وینتورپ ربوده شده اند. گروهی از بنیادگرایان اسلامی که به نام ابوکرافت شناخته می شوند مسئولیت دارند. سارا دختر جان وینتورپ، سناتور ایالات متحده است. ابوکرافت برای از میان بردن خواستار آزادی 20 تن از زندانیان آمریکایی است. وزیر امور خارجه ایالات متحده از محدودیت حمایت می کند - او مذاکره نخواهد کرد. تام کالینز، همکار سابق جیک، جسیکا را بر روی نوار استفاده می کند و جیک را خالی می کند. جیک می داند که باید دخترها را نجات دهد. یک عضو قدیمی سیا، جیک را در تماس با لئون واشنگتن، عامل فعال سیا که در تایلند کار می کند، قرار می دهد. جیک به بانکوک می رود و از اقدام تروریستی فرار می کند. لئون جلسه ای را برای خود با Soku - رئیس امنیت داخلی ژنرال جاناتاپن تشکیل می دهد. جاناتاپ یک سرباز ارتش شورشی است که یک بازی را به عنوان یکی از قدرتمندترین مردان در تایلند انجام می دهد. مخفیانه، Jantapan با برخی از نیروهای معنوی خطرناک روبرو است. Soku جیک را با داستان پوشش می دهد، اما سیا می خواهد جیک را از آن بیرون کند؛ آنها قصد دارند با کمک ارتش تایلندی، ابوظرف را بیرون بیاورند و نمی خواهند یک غیر نظامی در وسط داشته باشند. جیک یک مرد روحانی است، بنابراین او با استاد روحانی اش پیجان پایتون تماس می گیرد. همانطور که جیک در معرض دشواری است، پایتون پیشنهاد می کند که از شعر سفارش استفاده شود. جیک به کمک سنتی کمک می کند. جیک Lulu، دوست دختر فروشندگان اسلحه Fitch McQuoid، به سرقت اطلاعاتی که منجر به ابو کاریف می شود، می شود. جیک و سنتی منجر به انبار می شوند که در آن شواهدی از سلاح های بسیار پیچیده را کشف می کنند. با دشمنان خود در حال حاضر پس از Lulu، جیک لولو را زیر بال خود می گیرد. جیک برخی از اطلاعات خود را با لئون به اشتراک می گذارد. آیا او می تواند به لئون اعتماد کند؟ تلاش دیگری برای زندگی جیک انجام شده است - و این بار، جیک مطمئن است که لئون درگیر بود. سرانجام، ابو كراف با جیک تماس می گیرد تا جلسه را ترتیب دهد - قطعات در حال آمدن است و جیک می گوید كه این ابو كرافه نیست كه جسیكا و سارا را ربوده است. جانتاپان سعی می کند روح یک شیطان جنگجوی باستانی را برای کشتن جیک ارسال کند، اما این مراسم اشتباه می کند و روح خود را وارد جانتاپان می کند و جاناتاپان قدرت جسمانی و معنوی شگفت انگیزی را به خود می گیرد. جیک و سندی برای دیدار با موکنک، رهبر ابو کعفر، میروند. منگن کول تأیید می کند که از زمان حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، جاناتاپ برای جلوگیری از فروش مواد مخدر و اسلحه تلاش کرده است. جانتپان که دختران را ربوده بود، سرزنش ابوکرافت را به عهده داشت تا ارتش رقابت خود را از بین ببرد. موگکول می داند کجا دختران هستند، و او نقشه ها و هوش جیک می دهد. آنها هر دو به دختران نیاز دارند. جیک باید درگیر یک نبرد باشد که هر دو قدرت فیزیکی و معنوی خود را به آزمون نهایی برساند.