میکی رونی مایک هالیگن، پلیس بازنشسته ای از منهتن در کالیفرنیا با خانواده اش، تصمیم می گیرد که نوه اش را نشان دهد، پیش از این هرگز برف را دیده است، چیزی که یک کریسمس واقعی سفید در نیویورک است. اما او از یک حمله ناگهانی قلبی میمیرد که هالیگن با فرماندهی بهشت میجنگد تا یک هفته تا کریسمس به زمین بازگردد و شعبدهبازانش را به شکلی فصلی از شهر نیویورک نشان دهد.