مجید کلانی پسر راضیه و اسماعیل توسط قاچاقچیان با تزریق بوسیله سرنگ آلوده کشته می شود و پدر و مادر برای انتقام گیری با خواندن دفترچه خاطرات پسرشان عاملین پخش مواد مخدر را دستگیر و در خانه زندانی می کنند، برادر اسماعیل که سرگرد اداره مبارزه با موادمخدر است به موضوع پی برده و طی فوت یکی دیگر از گروگانها، اسماعیل، همسر و دخترش را دستگیر می کند که در این میان دخترشان "مریم" تبریه شده و در طول ماجرا با "اشکان" پسر یکی از عوامل قاچاق آشنا شده و به هم علاقمند می شوند