مادری که وسیلهی دخترش رانده شده با یاری رانندهی جوانی خود را بازمییابد و بعد از چندی با مرد میانسالی آشنا شده و با او ازدواج میکند.مادر علیرغم عدم محبت دخترش در گذشته،وقتی موقعیت مرفهی پیدا میکند به یاری دخترش که با وسوسهی مرد هوسبازی منحرف شده،میشتابد و با پیگیری رانندهی جوان امکان محیا کردن زندگی آرام و درست را برای او فراهم میکند.