«ماتیو» (ری) که هفت سال پیش زنش را از دست داده، به توانایی اش در برقراری رابطه با زنانی که دل باخته شان نوبده، افتخار می کند. آشنایی با دختری به نام «کونچیتا» (بوکه - مولینا) تمام حواس او را به خود معطوف می کند. اما «کونچیتا» با این که اقرار می کند به «ماتیو» دل بسته، آشکارا کاری می کند که حسادت و خشم «ماتیو» برانگیخته شود...