همه اینها با یک پیام متنی ناشناس با دعوت حزبی آغاز می شود. دوازده مرد و زن جوان جمع آوری، خوردن، نوشیدن، مهمانی، و زمان زندگی خود را در داخل یک عمارت ویران شده - یعنی زمان آن است که برای رفتن. درب جلو باز نمی شود درب عقب باز نمی شود درب هایی که بعدها به اتاق های آشنا منجر شد، منجر به ایجاد موارد جدید می شود؛ بعضی از درهای باز به درهای دیگری باز می شود، و بعضی از آنها می روند