تئیک سو سوار تنها و خاموش در خانه های خالی می شکند و در حالی که صاحبان مسافرت می کنند زندگی عادی را تجربه می کنند. او هیچ چیز را سرقت نمی کند و از خانه به خانه بدون هیچ گونه خرابی غیر از غذا حرکت می کند و خانه ها را تمیز می کند، تعمیرات کوچکی را انجام می دهد یا لباس هایی را برای پرداختن به مهمان نوازی می کند. هنگامی که او در خانه Sun-Hwa وارد می شود، پس از اینکه توسط شوهرخواندۀ مین گویی لی مورد ضرب و شتم قرار گرفته، زن را که در اتاق او زخمی شده است، نمی بیند. Tae-suk به زن آسیب کمک می کند و وقتی Min-gyu باز می گردد، او به شوهر با توپ های گلف می رود و Sun-hwa همسرش با Tae-suk را در موتور سیکلت خود ترک می کند. هنگامی که آنها در خانه یک پیرمرد شکست می خورند، متوجه می شوند که مرد مرده است و تائیکو سرویس های مراسم خاکسپاری او را ارائه می دهد. با این حال، پسرش باز می شود و تئیکوکی و سان-هوا توسط دو کارآگاه پلیس خشونت بار بازداشت می شوند. او به زندان فرستاده شده و Sun-hwa مجبور به بازگشت به خانه است. اما او هرگز او را فراموش نمی کند.