لنا بطور فزاینده ای در آپارتمان زیبای بروکلین، با زندگی بی نظیرش زندگی می کند، زندگی بدون مالیات می کند. ماریا به عنوان یک پیشخدمت و رؤیاهای غیرفعال او یک بازیگر نقش مکمل را بازی میکند. بعد از اینکه لنا می یابد شوهرش تقلب می کند، او و ماریا یک هفته از مهمانی های دیوانه شروع می کنند. هر وقت آنها با هم هستند، آنها خوشحال هستند. هر گاه آنها از هم جدا شوند، عدم وجود همزیستی آنها از بین می رود. آنها نوشیدنی و مهمانی می کنند، با مردان تصادفی آشنا می شوند، در رختخواب یکسان خواب می بینند و رفتار یکدیگر را تقلید می کنند. به نظر می رسد که به کمک می رسد تا ماریا در نهایت تحت تاثیر لنا، کار خود را ترک کند و هر دو آنها از شهر به Hamptons می روند. طبیعت زیبای اطراف آنها در مقایسه با رفتارشناسی و فریبندگی آنها است. فقط زمانی که آنها در نهایت شروع به حل و فصل مسائل خود، دوستی خود را به نوبه خود غیر قابل اعتماد می شود.