قاضی کوک، شوهر و پدر خوب، در دادگاه به عنوان مرد عادی شناخته شده است. دختر کوئک دوست دیو داگلاس مدافع را دارد، که از نگرش کوئک نسبت به متهمان متنفر است. هنگامی که او می آموزد که همسرش دارای سرطان سرطانی مغز است، زندگی کوئک شگفت زده می شود؛ همانطور که درد او بدتر می شود، او شروع به قتل رحم می کند، اما او را به جای یک متهم قرار می دهد.