آقای بردبار، خانه خود را برای دخترش سمن به ارث گذاشته چون به پسرش بهمن بیشتر رسیده است. سمن که میخواست با علی اکبر معمار ازدواج کند اما پدرش مخالفت میکند و با همایون دوست بهمن ازدواج میکند و به خارج از کشور میرود اما بعد از چند سال به ایران برمیگردد و از همسر و تنها دخترش دردانه جدا میشود و دوباره با علی اکبر معمار که برای بازسازی خانه قدیمی پدر سمن آمده، روبرو میشود. دخترش دردانه به ایران برمیگردد و با مادرش که بیمار است زندگی میکند.