یک مرد که توسط بهترین دوست سابقش به کابین او دعوت شده است. او میداند که بهترین دوستش یک معتاد حرفه ای هست و تلاش های او برای بردن دوستش به مرکز ترک اعتیاد هیچ فایده ای نداشته ، بنابراین او با یک اسلحه او را میگیرد و دستهایش را با دستبند می بندد و او را به لولهای در خانه خرابهای که در آن زندگی می کند، میبندد و خود تا زمانی که سم از بدنش بیرون برود کنار دوستش میماند. مردم عجیب و غریبی در آن اطراف زندگی می کنند و او هر روز احساس میکند که اتفاقات عجیب و غریبی در حال رخ دادن است و …