"نادر"، "فتنه" را که قصد فرار از خانهی پدرش را دارد، از تصمیمش منصرف میکند. اما طی ماجراهایی فتنه از مرد متمولی به نام "آقا شجاع" باردار میشود و بعد به عقد مرد دیگری درمیآید. مرد متمول که فرزندی ندارد، درصدد تصاحب بچه برمیآید، لیکن موفق نمیشود و در تصادفی به قتل میرسد. نادر یکبار دیگر ناجی فتنه شده و با او ازدواج میکند.