«اسفندیار» پدر شش دختری که آرزوی داشتن یک پسر را دارد، اکنون در انتظار تولد هفتمین فرزند خود به سر میبرد و گمان دارد که اینبار صاحب پسر خواهد شد، اما وقتی به بیمارستان میرود، درمییابد که خداوند از در رحمت، دختر دیگری به او عنایت کرده است. تولد هفتمین دختر تحولاتی در زندگی او پدید میآورد. از جمله صاحب خانهای میشود تا خانوادهی پرتعدادش در آن بتوانند به راحتی زندگی کنند و دیگر اینکه وسیلهای فراهم میشود تا به شهرستان زادگاه خود بازگردد و...