قسمت اول : بولوار جنايت ، پاريس ، سال 1840. « گارانس » ( آرلتى ) ، زنى اغواگر ، كه از بودن با « لاسه نر » ( هران ) دلزده شده ، توجه « دوبورو » ( بارو ) ، بازيگر تياتر ، را به خود جلب مى كند. قسمت دوم : مرد سفيدپوش. پاريس ، سال 1847. « دوبورو » به بازيگرى مشهور بدل شده و پس از ازدواج با « ناتالى » ( كازارس ) صاحب پسرى شده است. اما « گارانس » كه به تازگى از سفر بازگشته ، مخفيانه به ديدن « دوبورو » مى رود.