تاد بودن» (رنفرو)، پسر بچه ای دبیرستانی، تصادفا پی می برد که «کورت دو ساندر» (مکلن)، جنایتکار نازی، در شهرک آنان در کالیفیرنیا زندگی می کند. «بودن» که مجذوب جنایت های جنگی «دوساندر» شده، از فرمانده سابق اردوگاه های مرگ قول می گیرد که به شرط آن که به قول خودش همه ی آن چه را که در مدرسه از بچه ها پنهان می کنند برایش تعریف کند، او را لو نخواهد داد …