در یک شب بارانی حسین و بیتا با هم آشنا می شوند که این آشنایی منجر به ازدواج آنها می شود. آن دو زندگی زیبایی را شروع می کنند . در اوایل زندگی حسین متوجه میشود که بیتا دچار بیماری روانی شده است که مشغول به مداوای او میشود تا جایی که متوجه میشود سایه یک مرد غریبه به دنبال اوست و بیتا را دچار استرس کرده.