مرتضی اسماعیلدوست: وجود موقعیتهایی گروتسک به روش مارتین مک دونایی که طنز تلخی از موقعیتهای گرفتار آمده میان فضایی کمیک و غمی نهفته در چینش روایی دارند، «متولد 65» را به مسیری قابل توجه برده و رفتار کاراکترها به خوبی منعکسکننده فاصله طبقاتی آنهاست...
مرتضی اسماعیلدوست: فیلمی سردرگم در روایتپردازی، بیپرداخت از شناسنامهدار بودن پرسوناژها، بیمایه در خلق موقعیت و ناتوان در بازیگری که تنها در ایده قابل توجه بوده و در نویسندگی فرهاد توحیدی و در اجرای کمال تبریزی به جنینی مرده تبدیل شده است.
مرتضی اسماعیلدوست: «من» فقط برای سهیل بیرقی نویسنده و فیلمساز بوده و تبدیل به «ما»ی مخاطب و منتقد نخواهد شد، چون چیزی برای عرضه ندارد و تنها دلخوش به ایدهای شده که اتفاقا میتوانست اثری قابل توجه از آن خلق شود.
مرتضی اسماعیلدوست: نبود شخصیتپردازی، وجود موقعیتهایی بیهوده و پرسوناژهایی اضافه مانند بازپرس تحقیقات و شعارزدگی مفرط فیلمساز، تب و تاب اثری گرم و گیرا در سینمای اکشن حادثهای یا درامی تاملبرانگیز را از «بادیگارد» ساقط میکند.
مرتضی اسماعیلدوست: «لانتوری» هم مانند ساخته پیشین فیلمساز اسیر شعارگراییهای مفرطی شده که قلب سینما را از کالبد اثر دور کرده و آن را تبدیل به یک بیانیه تصویری به نفع جریانی خاص کرده است.
مرتضی اسماعیلدوست: فیلمی بیدرد که ادعای بیان درد دارد و در نهایت همچون آثار ساختهشده توسط مصطفی کیایی یا نیکی کریمی در حد ادعا میماند و برخلاف نگاهی هشداردهنده به جادههای فرعی بسیاری میرود...
مرتضی اسماعیلدوست: فیلم «چهارشنبه» از جمله فیلمهایی بوده که میتوان آن را در صف بدترینهای جشنواره برای کسب «تمشک طلایی» قرار داد و همه چیز برای نامزدی در این بخش مهیاست.
مرتضی اسماعیلدوست: ایده اولیه «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» در کاغذ بسیار جالب و دراماتیزه بوده و قابلیت تبدیل به یکی از بهترین ساختههای تریلر سینمای ایران را داشته، اما...
مرتضی اسماعیلدوست: فیلم «دلبری» مانند بسیاری از محصولات ایرانی دارای معضلات بسیاری در فیلمنگاری است اما نشاندهنده پیشرفت سازندهاش نسبت به فیلم «خانهای کنار ابرها» است...
مرتضی اسماعیلدوست: فیلم نگاهی به دورماندگی آدمی در جهان فشرده ماشینیسم خواهد داشت؛ فرزندی که در خارج از کشور به سر میبرد، دختری که سودای سفر به آن سو دارد، عشقی که گمشده در کوچههای باریک سالهای دور بوده و ذهنی که در زمان گذشته از کار افتاده است!
مرتضی اسماعیلدوست: فیلمی که در سطح تصاویر آماتور خانوادگی قابل قیاس است و اگر بتوان بر آن عنوان فیلم گذاشت، درباره دور همی چند جوان برای ساخت فیلم بوده که در نهایت مشخص میشود خود آنها بازیگر فیلمی دیگر هستند.
مرتضی اسماعیلدوست: مساله مهم این بوده که نگاه انسانی و شفاف سازنده فیلم تنها در خاطر درونی فیلمساز نوشته شده و در جان اثر تجلی نمییابد و این غیبت به دلیل فقدان شخصیتپردازی صورت یافته است. در واقع زمان بسیاری از فیلم «ممیرو» صرف نمایش دردهای ایاز بدون پیشزمینه لازم از چرایی درد برای تماشاگر میشود.