افشین علیار: چرا فیلمنامه نویس فکر کرده به این سادگی میتواند فیلم را به پایان برساند؟ پس تکلیف گره افکنی، اوج و گرهگشاییِ مرسوم چه میشود؟ آیا به وقت خماری کمدی اجتماعی ست؟ کمدیاش کدام است و اجتماعیاش کدام! این ضعف فیلمساز و نویسنده نیست اساسا سینمای امروز ایران آنقدر دست به دهان شده است که هر چیزی در آن اتفاق میافتد.
افشین علیار: اگر فیلمنامه چندبار بازنویسی میشد در وجه حامل میتوانست یک فیلم معمولی سینمایی باشد، در شرایط کنونی این فیلم برای مخاطب به هیچ وجه جذابیت نداشته و فیلمیست که به سرعت فراموش میشود.
افشین علیار: فیلمساز به شدت به ژانر اهمیت میدهد و میتواند فیلمی درخور ژانر بسازد موتمن تجربهگرایی را میپسندد و نشان داده به قصه پردازی اشرافِ کامل دارد شبهای روشن، سایه روشن ، خداحافظی طولانی و آخرین بار کی سحر را دیدی از آن دست فیلمهایی هستند که فیلمسازش به مخاطب سینما احترام میگذارد.
افشین علیار: سومین فیلم مهدویان مهمتر از دو اثر قبلیاش است زیرا لاتاری یک ملودرام تمام عیار است که مخاطبش را تحت تاثیر قرار میدهد ، در نما به نمای این فیلم یک شور و دغدغهی مهم احساس میشود که برای بعضی از کارشناسان شاید خوشایند نباشد.
افشین علیار: به نظر میرسد نعمت الله بعد از ساخت رگ خواب و پرداختن به روحیات و مسیر زندگی یک زن خواسته فیلمی مردانه بسازد اما مشخص نیست زنان و مردان در فیلمهای نعمت الله چرا به این شدت عقب افتاده و بیدست و پا هستند؟
افشین علیار: بهرام توکلی سکانسهای فیلمش را شلوغ و احساسی کرده است که حفرهها و کم عرض بودن قصهی نیم خطیِ مثلا مستند گونهاش بیرون نزند،مهم ترین نکتهی تنگه ابوقریب فیلمبرداری حمیدخضوعی ابیانه است ، این فیلم به دلیل نامهای شهیدانی که در تیتراژ آخر میآورد باعث تاثیربرانگیز شدن احساس مخاطب میشود.
افشین علیار: کاتیوشا از نظر محتوایی فیلم شلوغی ست و مطمئنا عطشانی در پرداخت و انتخاب لحن و نوع روایت کم کاری کرده است انگار فیلم آغاز ندارد خط روایی به قدری شدت دارد که آغاز رها شده است اطلاعاتی که فیلم از خلیل میدهد آنقدر اندک و قطره چکانیست که این کاراکتر نمیتواند به صورت درست و مشخص معرفی شود
افشین علیار: چند روز از اکران این فیلم میگذرد و فضای مجازی پر شده از اینکه این فیلم در یک هفته توانسته دو میلیارد و چقدر بفروشد و این یعنی هزارپا توانسته فروش سه روز نخست و هفتهی اول را در سینمای ایران تغییر دهد، زمانی که یک پردیس سینمایی در چندین سانس را به این فیلم اختصاص میدهد یا به معنی دیگر مخاطب دزدی می کند کاملا مشخص است هزارپا باید رکورد فروش را در سینمای ایران جابجا کند!!
افشین علیار: ضعف اساسی فیلم از شکلگیری ایده تا اجراست ، فیلمساز نه توانسته قصهیی را در بستر خاصی گسترش بدهد و نه توانسته به ساختار فیلم سروشکلی بدهد به همین جهت موضوع ناخواسته غیرقابل تحمل است ، این فیلم فارغ از چارچوبهای استاندارد سینمایی ساخته شده به همین دلیل کشش دراماتیک ندارد.
افشین علیار: از یک طرف با فیلم هایی مواجه ایم که به معنای واقعی کمدی مبتذل اند و سوی دیگر با اثری مثل دعوتنامه طرف هستیم که اساسا قاب تلویزیون هم برای این فیلم بزرگ است ، فیلم هایی مثل دعوتنامه با چه متر و معیاری ساخته می شوند؟ چه کسی مسئوول تصویب چنین فیلمنامه هایی ست؟
افشین علیار: فیلم آپاندیس اولین تجربهی سینمایی حسین نمازی که مشخص نیست چرا در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر پذیرفته نشد یک عنصر بسیار مهم دارد به نام قصه ، این اولین نکتهییست که در آپاندیس به نظر میرسد از آنجایی که فیلمنامه را هم خود کارگردان نوشته یک دغدغهیی در فیلم دیده میشود.
افشین علیار: فیلمی با این سروشکل و با این نگرش نمیتواند نکتهی مهم و مثبتی به تماشاگرش انتقال بدهد چرا که آینه بغل از آن دسته فیلمهاست که به سرعت فراموش میشود، فیلمهایی مثل آینه بغل با نگرش بساز و بفروش ساخته میشوند این در شرایطیست که فیلمهای جدی و فرهنگی سینمای ایران در پنجاه یا شصت روز میتوانند اندازهی شش روز فیلمهایی مثل آینه بغل بفروشند.
افشین علیار: این فیلمها سلیقهی مخاطب را کاهش میدهند و چقدر خوب است که این فیلمها دیده نشوند زیرا در جامعهیی زندگی میکنیم که سینماگر فکر میکند فروش میلیاردی فیلمش یعنی رضایت مخاطب اما زمانی که تماشاگر بعد از دیدن این فیلمها از سالن خارج میشود قطعا فیلم را فراموش میکند و شاید به عنوان اعتراض دیگر دوست نداشته باشد فیلمی را در سالن سینما تماشا کند.
افشین علیار: حریم شخصی با توجه به محتوا و داشتن پتانسیل مضمونی میتواند تماشاگران زیادی را به خودش اختصاص بدهد زیرا این فیلم به لحاظ قصه به خوبی میتواند برای تماشاگرش فیلمی سرگرم کننده و تا حدودی تاثیربرانگیز باشد.
افشین علیار: زرد به موقعیتهای لحظهیی اکتفا میکند و دائما همه چیز در یک تعلیق قرار میگیرد، تعلیقی که آن هم از شگردهای سینمای فرهادی ست اما تقی زاده نتوانسته از این تعلیقها برای پیشبرد قصهاش استفادهی موثری بکند اما عناصر فیلم زرد بر اساس اتفاق و ایجاد بحران شکل گرفته.
افشین علیار: اساسا کارگر ساده نیازمندیم در سطح باقی مانده و نتواسنته به عمق برسد گره افکنی میکند اما گرهها توانِ کافی برای یک گره گشایی سینمایی را ندارند.
افشین علیار: سینمای کمدی با قاعده و چارچوب میتواند تاثیربرانگیزتر از سینمای ملودرام یا تراژدی باشد اما فیلمسازان با این تفکر که سینمای کمدی سینمای مصرفی و اقتصادیست سراغ این ژانر میروند، به همین دلیلِ مشخص اصولا فیلمهایشان با شکست محتوایی مواجه میشوند.
افشین علیار: فیلم اول پیمان قاسمخانی اثری قابل قبول است که میتواند مخاطبهای زیادی را به خودش اختصاص بدهد و هم میتواند به اقتصاد سینما کمک کند، اکران فیلمی مثل خوب، بد، جلف در کنار فیلمهایی که هستهی مرکزی آنها خیانت و بدبختی و سیاهنمایی است برای مخاطبان سینمای ایران ضروری است.
افشین علیار: فیلمهایی با این موضوع در سینمای جهان یا ایران کم ساخته نشده، اما در برادرم خسرو قصه طور دیگری بیان میشود بیگلری برای اولین بار توانسته فیلمی دربارهی بیماران دوقطبی بسازد.