نفیسه ترابنده: «سلام بمبئی» با فیلمنامه ای غیر منطقی و کلیشه ای، شخصیت پردازی های سطحی بازی های تصنعی و کارگردانی ضعیف تنها به مدد جذابیت های بصری شاد هندی توانسته در گیشه به فروش خوبی برسد و این نیست مگر به دلیل فقدان فیلم خوب ارزشی و در عین حال شاد.
نفیسه ترابنده: فیلمساز نسل دههی ۶۰ را نسلی خیالپرداز ، علاف و خوشگذران نشان داده است که تمام فکر و ذکرش به جای تلاش و کار این است تا با سرکار گذاشتن دیگران خوش باشد.
نفیسه ترابنده: “هشت و نیم دقیقه”؛ عبارتی است که کنجکاوی مخاطب را برای روایت داستانی پر قصه برمیانگیزد . این سریال به مدد فیلمنامهای منسجم، شخصیت پردازی قوی، بازیهای درخشان و کارگردانی ماهرانه توانست مخاطب را با خود همراه سازد.
نفیسه ترابنده: “خشکسالی و دروغ” فیلمی با محتوای ضد خانواده است. تمامی افکار و روابط شخصیتها بر پایه ی دروغ و خیانت است. فیلمساز داستان خود را به گونهای روایت میکند تا زشتی دروغ و خیانت برای مخاطب کمرنگ شود.
نفیسه ترابنده: ”هیهات” نقطه عطفی در سینمای ایران است، سینمایی که دستانش در ارائه مضامین دینی و عاشورایی متأسفانه خالی است اما ایکاش فیلم مضامین خود را در قالبی جذابتر و به دور از ضعفهای ساختاری برای مخاطب ارائه میداد.
نفیسه ترابنده: “سیانور” فیلمی ارزشی که به خوبی نشان داده است زنانی را که در نهایت به هنگام گرفتار شدن در دام ساواک، خوردن سیانور را به زندگی ترجیح میدهند.
نفیسه ترابنده: گویی فیلمساز خود را موظف می داند در تمام فیلم های خود حتما ژشت شبه روشنفکری داشته باشد و مغرضانه به ارائه تصویری سیاه و عقب مانده از قشر مذهبی بپردازد.