رضا رستگار: « خفهگی » جیرانی با تمام ایراداتی که در ساختارش دارد، تجربهای متفاوت در سینمای کنونی ایران است و با فاصله بسیار، بهقول جیران ، خاصترین ساخته این روزهای سینمای ایران است.
رضا رستگار: در سینمای اجتماعی امروز، نیاز به پرداختن جسورانه به تفکرات غلط سنتی و به تصویر کشیدن مبارزه با آن، نیاز مهمتری است تا به تصویر کشیدن انواع و اقسام تفکرات پوچ و سنتی ( طبق آنچه که در فیلم روایت میشود ) و عدم مبارزه برای نابودی آن.
رضا رستگار: سبک زندگی و روابط عاشقانه به نمایش درآمده در فیلم، جاذبه دارند. به همین دلیل هم فیلم اول کاوه صباغزاده در یک بنبست دراماتیک دست و پا میزند، بدون اینکه مخاطب را به درک درست و تازهای از روابط زناشویی و زندگی خانوادگی برساند.
رضا رستگار: اگر فیلم زرد، تا این حد به دام جذابیت «غافلگیری» نمیافتاد و شرایط بهتری برای پرداختن به همان ۵ نفر و روابطشان فراهم میکرد و میتوانست تجربه این افراد را برای مخاطب هر چه بیشتر ملموس کند، شاید میتوانست مخاطب را عملا به نفر ششم آن جمع تبدیل کند
رضا رستگار: فیلمنامهی ضعیف و کم رمق در کنار صحنهسازیهای بسیار ضعیف،مخاطب را در طول تماشای آن آزار میدهد.با این حال من و شارمین را میتوان در ضمرهی کمدیهای متوسط و خانوادگی چند سال اخیر دانست که صرفاً برای رفتن به سینما،صرف وقت و اندکی خندیدن مناسب است.
رضا رستگار: «فصل نرگس» گرچه موضوعی خوب و البته تکراری را دستمایه ساختار هنری خود قرار داده اما به علت روایت تکراری و ساده اندیشانه و اغراق در ارائه سوژههای عاشقانه و گرایشهای زنانه از سطح یک فیلم متوسط عبور نمیکند.
رضا رستگار: کمبود شخصیتپردازی و گرههای تا حدی بیش از اندازه را میتوان از اشکالات فیلم کارگر ساده نیازمندیم دانست. با دایرهی کاری و تجربههای زیاد منچهرهادی، انتظار کارهایی خوب و عالی از او کاملاً درست و بجا به نظر میرسد.
رضا رستگار: صرف نظر از این که فیلم میتواند به فروش دلخواهش برسد یا که خیر، باید اذعان کرد «اکسیدان»، قابلیت این که لقب بدترین فیلم سال ایران را به خود بگیرد به حد چشمگیری همراه دارد.
رضا رستگار: فیلم ساعت ۵ عصر را نباید با دید کمدیهای مرسوم سینمای ایران که فقط بدنبال گرفتن خنده از مخاطب هستند نگریست.باید قبول کرد که در ژانر کمدیهای اجتماعی کمتجربه هستیم و هنوز در مرحلهی آزمایش و خطا به سر میبریم.
رضا رستگار: فیلمهایی که صرفاً بر پایه شوخیهای جنسی شکل گرفتهاند و هدفی جز گیشه و جیب مخاطب را برای خود متصور نیستند. خندیدن و خنداندن کاری بسیار شایسته و پسندیده است،اما نه به هر وسیلهای و نه به هر کسی.
رضا رستگار: فیلمی با آوازهای هندی، درامهای ضعیف ایرانی و کمدی کلاسیک آمریکایی دانست که میتواند در نبود فیلمهای فاخر و کمدیهای قوی، مخاطب تشنه به طنز را صرفاً ساعتی سرگرم کند و سپس از خاطرهها پاک شود و به بایگانی ذهنها بپیوندد.
رضا رستگار: با شرط بندیهای نابخردانه آغاز میشود که نشانی از اتفاقات هیجانانگیز برای تماشاگر است اما ریتم کُند داستان و همچنین حضور راوی در فیلم که گاهی حساسترین لحظات فیلم را بصورت گفتار روایت میکند عاملی شده تا داستان جسورانه عبدی پور در اجرا آنچنان که باید و شاید قوی و تاثیرگذار نباشد.
وارد منظوم شوید
ثبت نام کنید
رمز عبور را فراموش کرده ام
در منظوم ثبت نام کنید!
قبلا ثبت نام کردم، ورود به منظوم
تایید شماره موبایل
ادامه فعالیت شما در منظوم منوط به تایید شماره موبایل است
تایید شماره موبایل
00:00
ارسال دوباره کد تایید
بازیابی رمز عبور
تایید شماره موبایل
00:00
ارسال دوباره کد تایید
شماره تلفن را اشتباه وارد کردید؟ بازگشت
رمز عبور جدید
یک رمز عبور جدید برای خودتان انتخاب کنید
دعوت به منظوم
دوستان خود را دعوت کنید! به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید. لینک دعوت: