- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی باج خور (1382)
- دیالوگ های باج خور (1382)
دیالوگ های ماندگار فیلم سینمایی باج خور (1382)
رعنا (نیکی کریمی) اسی (فریبرز عرب نیا) توفیق (ایرج نوذری) (نیکی کریمی): اسی: تو چی؟ تو با دلت سراغ کسی نرفتی؟
رعنا: ما دلمون کجا بود.
اسی: نه، جدی! می خوام بدونم.
رعنا: من فقط با کسی رو راستم که از خودم باشه. وقتی با آدمایی مث توفیق طرف باشی، فقط باید حواست جمع باشه که کلاه سرت نره، چون طرفت از تو نیست.
اسی: تا حالا به کسی برنخوردی که از خودت باشه.
رعنا: فقط بچه آدم از خودشه.
رعنا: ما دلمون کجا بود.
اسی: نه، جدی! می خوام بدونم.
رعنا: من فقط با کسی رو راستم که از خودم باشه. وقتی با آدمایی مث توفیق طرف باشی، فقط باید حواست جمع باشه که کلاه سرت نره، چون طرفت از تو نیست.
اسی: تا حالا به کسی برنخوردی که از خودت باشه.
رعنا: فقط بچه آدم از خودشه.
اسی که به جرم قتل زندانی است، با کمک رفیقش حاج توفیق از زندان آزاد می شود. اسی پس از آزادی سراغ دوستش علی می رود که در تعمیرگاه کار می کند. علی به او می گوید در همان تعمیرگاه مشغول کار شود اما اسی می گوید قصد دارد پولی کلان دربیاورد. اسی که متوجه می شود لیلا دختری که دوستش داشت ـ ازدواج کرده و به خارج رفته کاملاً سرخورده می شود. او سپس پیش توفیق می رود. توفیق می گوید قصد انتقام گرفتن از زنی به نام رعنا را دارد و اگر اسی این کار را بکند در قبالش ده میلیون پول می دهد. اسی با ماشین و اسلحه ای که از توفیق گرفته به سراغ رعنا می رود. اما با شنیدن حرف های رعنا منصرف می شود و وانمود می کند که رعنا را کشته؛ و قرار می شود همان شب به محل کار توفیق برود و پولش را بگیرد، اما در آنجا آدم های توفیق انتظارش را می کشند و او را به قصد کشت کتک می زنند. اسی که زخمی شده با کمک رعنا به محل امنی می روند و رعنا با کمک دوست دکترش او را معالجه می کنند. توفیق در پی پیدا کردن اسی علی را می کشد، و همین باعث می شود تا اسی به پیشنهاد رعنا برای از بین بردن توفیق جواب مثبت بدهد. آنها به ترفندی توفیق را از خانه اش بیرون می کشند و اسی او را وامی دارد تا پول رعنا و حق خودش را بدهد. اما در لحظه آخر در دفتر میان آنها درگیری به وجود می آید و نهایتاً توفیق به دست رعنا کشته می شود. اسی به رعنا می گوید که با برداشتن پول ها به جایی دور بروند، اما در نهایت متوجه می شود که رعنا او را فریب داده، و رعنا و دکتر زن و شوهر هستند. دکتر قصد کشتن اسی را دارد اما گلوله به رعنا می خورد. اسی دکتر را می کشد. قصد کشتن رعنا را هم دارد اما نهایتاً پشیمان می شود و ساک پول را برمی دارد تا فرار کمد ولی با شلیک نیروهای پلیس کشته می شود.