- منظوم
- سریال ها
- سریال تلویزیونی میوه ممنوعه (1385)
- دیالوگ های میوه ممنوعه (1385)
دیالوگ های ماندگار سریال تلویزیونی میوه ممنوعه (1385)
(علی نصیریان):
ای ارحم الراحمین! همه نمازم شده سجده سهو... این چه شهریه که عاشقش منِ سپیدمو هستم؟!
ای ارحم الراحمین! همه نمازم شده سجده سهو... این چه شهریه که عاشقش منِ سپیدمو هستم؟!
(علی نصیریان): راز که از ذهن بیرون شد، عینِ پرندهای که از قفس پریده؛ دیگه برنمیگرده...
آوازه خیرخواهی و کمک به مستمندان حاج یونس بر وی نیز اثر کرده و او خود را عارف الی الله میداند و مطمئن است تا آخر عمر مرتکب هیچ گناهی نمیشود، اما در زندگانی بشر، روزی از روزهای زندگی روز امتحان است. در این روز «هستی» دختر جوان یکی از کارخانهداران ورشکسته شهر، شکایت پسر حاج یونس را که عامل ورشکستگی پدرش است پیش حاج یونس میبرد. حاج یونس فقط یک نگاه گناهآلود میکند و...