اتان هانت ماموریت می یابد یک ویروس مهلک به اسم چیمرا را که از یک زیستشناس مولکولی روسیه دزدیده شده یافته و نابود سازد. تروریستها قصد دارنداز این ویروس برای رسیدن به اهداف شرورانه خود استفاده کنند. مشخص می شودکه دو نفر در پشت این ماجرا قرار دارند: شون آمبروس که یک جنایتکار بینالمللی است و مک کلوی که یکی از روسای صنایع دارویی است. اتان درماموریت خود از همکاری دو دستیارش نیز بهره مند است. او در ادامه متوجه میشود که تنها راه ورود به اقامتگاه آمبروس، برقراری ارتباط با نیا هال، دزدبین المللی و دوست سابق و فراری او است...