در جزیره کیمن، دختر یک مرد قدرتمند - آندریا - و ماهیگیر خجالتی در یک عشق عمیق اما مخفی هستند، پنهان شده از پدر و مادر آندریا. وقتی پدر آندریا در یک سفر ماهی سفر می کند، شب عاشقانه در خانه آندریا است. با این حال آنها خواب و متعجب شده از ورود خانواده خود را در صبح. بعدها، برادر برادر آندره، هامر اسید را بر صورت شیطانی می اندازد و چهار ماه در زندان است. در میامی، کارل ریدلی کارفرمای کثیف توسط عوامل فدرال تحت تعقیب قرار می گیرد و با دختر نوجوانش Pippa به جزیره کیمن فرار می کند و تلاش می کند تا به وکیلش آقای آلن برسد. فيپا با فيترز دزد زماني که در اتاقش خوابيده است، ملاقات مي کند و او را دعوت مي کند تا به مهمانی برود. قبل از خروج از آپارتمان، فریتز می بیند کارل شمار زیادی پول می دهد. فریتز پول را به دارنده خطرناک دارو Richie Rich بدهکار است و به او می گوید که در مورد ثروت کارل است. شب جمعه شب جمعه، زندگی آنها در یک زنجیره ای از حوادث غم انگیز است.