تامی ویلیامز مشتاقانه می خواهد به برادوی برود، اما او فقط در یک خانه اسپاگتی آواز خواندن برای راهنمایی او راه طولانی است. او با پنی موریس ملاقات می کند، خود را به عنوان یک خواننده متوسط نیست، و از طریق او می شود این ایده را برای ترویج نمایش دادن به کودکان یتیم در تعطیلات کشور. اما او تنها از بچه ها استفاده می کند تا خودش را به دست بگیرد، که پنی به زودی متوجه می شود. با عاشق شدن او، درگیری در فیلادلفیا، او نمیتواند به آنجا برود، و در واقع در اروپا زندگی میکند، زندگی میتواند دشوار باشد.