زمانی که سه کارمند بانک متوجه کشته شدن سم کبرا می شوند، چارلی چان قتل را به پرونده ای که در سال 1937 در شانگهای مشغول به کار بوده است، متصل می کند. هرچند او قاتل ادعایی را که بعدها از پلیس فرار کرد، دستگیر کرد، چارلی قادر نخواهد بود او را به رسمیت شناختن، زیرا در زمان نگرانی او، صورت و دستانش به شدت سوزانده شده بود و در باند ها جابجا شده بود. اگر چه چان معتقد است که او اکنون با یک باند درگیر است که رادیوم ارزشمند را از یک غرفۀ بانکی سرقت می کند، استفاده از تونل هایی که به سیستم فاضلاب وصل می شوند، هویت جدید خود را رمز و راز می گذارد. زمانی که یک کارآگاه به عنوان یک نگهبان بانک مبنی بر بیرمنگام در یک تونل مرده است، چارلی می داند که او در مسیر درست است.