در قرن نوزدهم، « هوتر » ( فون وانگنهایم )، کارمند یک بنگاه معاملات املاک شهر « برمن »، رهسپار « ترانسیلوانیا » میشود تا ملکی را به « کنت اورلوک » ( شرک ) بفروشد. « هوتر » با گذراندن مشقاتی خود را به قصر کنت میرساند و در آنجا درمییابد که او همان « نوسفراتو»ی خون آشام است.