ژاپن، دهه ي 1930. «چيو» ي نه ساله و خواهرش، «ساتسو» (فترمن) را به زور از خانه ي روستايي شان دور مي کنند. «چيو» به يک گيشاخانه در منطقه ي گيون کيوتو فروخته مي شود و «ساتسو» به يک خانه ي بدنام. چند سال مي گذرد و «چيو» راه و رسم گيشايي را مي آموزد، نام گيشايي «سايوري» (زي يي) را براي خود انتخاب مي کند و بلافاصله کارش مي گيرد...