زندگی کهربا کمتر از ایده آل است. به تازگی از "دوست پسر کامل" تقسیم شده است، کهربا سرگردان است، او را در عملکرد شغلی ناخوشایند. وقتی که آمبر در همان روز دوباره و دوباره دوباره زندگی می کند، او متوجه می شود که او در نهایت گیر کرده است و باید تصمیم بگیرد چه خواهد شد تا واقعا او را خوشحال کند.