در ژوئن 1944، کی و جین در یک قطار یک شبه از میامی به نیویورک همراه با هری سفر می کنند. کی کی معشوقه "مرد" است، یک کارگر غنی است که آنها باید ملاقات کنند تا بتوانند به یک عام مهم سرگرم شوند. قرمز، یک تفنگدار دریایی جوان در حال ترک، کای را در ماشین باشگاه جمع می کند، در حالی که دوستش کلی با جین می رود. کای فرض می کند که او دوباره قرمز نخواهد دید، اما جین به کلی به آدرس نیویورک می گوید. کای با قرمز به عنوان آنها در روز در نیویورک کشته می شود، و سرخ از او دعوت می کند تا او را در قطار شب برای دیدار از خانواده اش ملاقات کند.