داستان «بادبادک باز» در افغانستان دهه های شصت و هفتاد اتفاق می افتد و رابطه ی دوستی بین دو پسر نوجوان به نام های امیر و حسن را روایت می کند که با وجود فاصله ی طبقاتی زیاد، رفاقت عمیقی بین آن ها شکل گرفته است. امیر فرزند خانواده ای ست متمول و مرفه در کابل و حسن پسر خدمتکار این خانواده است. امیر و حسن روزها را با هم به بادبادک بازی و گفتن قصه هایی درباره ی مکان های مرموز و جنگاوران تنومند می گذرانند،