هنگامی که کشاورز ارابه اوان پسر خوبی دارد، او به سیاه پوستان به پسر جو می گوید. این جوان به عنوان همتایان خود در حال رشد است. افسوس، هنگامی که خزنده خوب به خاک سپرده می شود، وارث معشوق او، که سوء استفاده از حیوانات را می کند، پیچ ها را روشن می کند تا زمانی که اوس مجبور شود حتی زیبایی سیاه را ترک کند و رها کند. او به زودی همه چیز را در یک بازی کارت بازی می گیرد، بنابراین نزاع در سیرک Hackenschmidt به پایان می رسد. جو ناامید است تا او را عقب بیاورد.