جف اندروز، کارآگاه کارآگاه پلیس در حال کار بر روی پرونده ای است که شامل یک باند سرقتچیان می شود و او اجازه می دهد خود را به عنوان دروغ دستگیر شود به عنوان یک دزد کوچک به منظور برقراری ارتباط با باند. در همین حال، فای برتون، خرده فروشان و دختر قاضی برجسته، از طریق این باند دست به تظاهرات زدند تا به اعتراف خود دست یابند، زمانی که او توسط یک کارآگاه فروشگاهی گرفتار شده بود، که وی را امضا کرده بود سند به جای درخواست پلیس. جف و فای طول می کشد تا دیگران را دریابند که مغزها در پشت باند نجیب زاده چه می گویند و مخاطبان اطلاعات کمتری نسبت به آنها دارند.