مکزيکو، زمان حال. «جان کريسي» (واشينگتن)، مأمور سابق سيا را که دائم الخمر هم شده، «ساموئل راموس» کارخانه دار (آنتوني) و همسر امريکايي اش، «ليزا» (ميچل)، استخدام مي کنند تا از دخترشان، «پتيا» (فانينگ) مراقبت کند. اما کمي بعد «پتيا» را مي ربايند و «کريسي» گلوله مي خورد...