شون جواني كله شق است كه در خيابانهاي امريكا با دوستانش مسابقه غيرقانوني اتومبيلراني برگزار مي كند . او كه مي داند به همين خاطر اگر در آمريكا بماند به احتمال زياد به زندان محكوم خواهد شد ، عازم توكيو مي شود تا درآنجا با پدرش زندگي كند . كمي بعد از ورود شون به توكيو او در مدرسه باپسري به اسم تويئنكي آشنا شده و همچنين با دختري به اسم نيلا نيز دوست ميشود . تويئنكي او را با دنياي مسابقات غيرقانوني اتومبيلراني در خيابانهايشهر توكيو آشنا مي كند . در ادامه شون با يك تبهكار به اسم تي كي درگير ميشود و در يك شرط بندي با او مسابقه مي دهد اما به تي كي مي بازد بنابراين تصميم مي گيرد براي دادن بدهي اش به تي كي با او يك مسابقه ديگر برگزاركند.