بهمان یک جنگجوی پر افتخار و سلحشور در نبردهای صلیبی بوده است که سال های زیادی را در جنگ به سر برده است.اکنون و با شکست در جنگ او به زادگاهش باگشته است .اما در روستای محل زندگی اش بیماری و طاعون فرا گیر شده است و همه چیز نابود شده.اکنون او ماموریتی جدید پیدا می کند و باید یک زن جوان که متهم به جادوگری و سحرآفرینی است را به صومعه ای دور دست ببرد.او در این سفر طولانی با خطرات و مشکلات زیادی روبرو می شود و در این بین باید با زن اسرار آمیز که به نظر بیگناه می آید نیز کنار بیاید...